ترجمه مقاله

وضع

فرهنگ فارسی عمید

۱. کیفیت؛ حالت؛ چگونگی و حالت هرچیز.
۲. [عامیانه، مجاز] وضعیت مالی؛ توان مالی: فعلاً وضعمان خوب نیست.
۳. [عامیانه، مجاز] حالت بدن: وضع مزاجی.
۴. ایجاد کردن؛ پدید آوردن: وضع قوانین جدید.
ترجمه مقاله