ویل
فرهنگ فارسی عمید
۱. فتح و ظفر؛ پیروزی.
۲. فرصت: ◻︎ لبت سیب بهشت و من محتاج / یافتن را همی نیابم ویل (رودکی: ۵۲۵).
۳. پیشدستی و دست یافتن به چیزی.
۲. فرصت: ◻︎ لبت سیب بهشت و من محتاج / یافتن را همی نیابم ویل (رودکی: ۵۲۵).
۳. پیشدستی و دست یافتن به چیزی.