ترجمه مقاله

پادشاه

فرهنگ فارسی عمید

۱. فرمانروای مقتدر و صاحب تاج‌وتخت؛ سلطان؛ ملک؛ شهریار؛ خدیو؛ خسرو؛ کشورْخدا؛ کیهان‌خدیو.
۲. [قدیمی، مجاز] مسلط.
ترجمه مقاله