پالونه
فرهنگ فارسی عمید
۱. کفگیر.
۲. ظرف سوراخسوراخ که چیزی در آن صاف کنند؛ صافی؛ آبکش؛ ترشیپالا: ◻︎ دیده پالونه سرشک امل/ طبع پیمانهٴ عذاب شدست (جمالالدین عبدالرزاق: مجمعالفرس: پالونه).
۲. ظرف سوراخسوراخ که چیزی در آن صاف کنند؛ صافی؛ آبکش؛ ترشیپالا: ◻︎ دیده پالونه سرشک امل/ طبع پیمانهٴ عذاب شدست (جمالالدین عبدالرزاق: مجمعالفرس: پالونه).