ترجمه مقاله

پایستن

فرهنگ فارسی عمید

۱. پایدار ماندن؛ جاویدان بودن؛ پاییدن: ◻︎ جهانا چه درخورد و بایسته‌ای / وگر چند با کس نپایسته‌ای (ناصرخسرو: ۲۵۳).
۲. درنگ کردن.
ترجمه مقاله