ترجمه مقاله

پروره

فرهنگ فارسی عمید

۱. پرواری؛ پرورده؛ چاق؛ فربه.
۲. گوسفند یا جانور دیگر که او را در جای خوب بسته و خوراک خوب داده و فربه کرده باشند.
ترجمه مقاله