ترجمه مقاله

پزشک

فرهنگ فارسی عمید

کسی که بیماران را معالجه می‌کند؛ طبیب: ◻︎ چو چیره شود بر دل مرد رشک / یکی دردمندی بُوَد بی‌پزشک (فردوسی۱: ۱۴۴۱).
ترجمه مقاله