پز
فرهنگ فارسی عمید
۱. = پختن
۲. پزنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آشپز، کلهپز.
٣. پخته (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آبپز.
٤. (اسم مصدر) [قدیمی] آشپزی: پختوپز.
۲. پزنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آشپز، کلهپز.
٣. پخته (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آبپز.
٤. (اسم مصدر) [قدیمی] آشپزی: پختوپز.