ترجمه مقاله

پشتوانه

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مجاز] پشتیبان.
۲. (اسم) (بانک‌داری) سپرده‌ای که کسی برای اعتبار خود در بانک معین کند؛ کوورتور.
۳. (اسم) (بانک‌داری) طلا، نقره، جواهر، و سایر اشیای گران‌بها که از طرف دولت یا بانک ناشر اسکناس برای اعتبار نشر اسکناس تعیین و نگهداری می‌شود.
ترجمه مقاله