ترجمه مقاله

پشک

فرهنگ فارسی عمید

تکۀ کاغذ یا چیز دیگر که هنگام تقسیم کردن چیزی به کار ببرند و به‌وسیلۀ آن سهم و نصیب هرکس را معین کنند، یا کاری را به عهدۀ کسی وابگذارند؛ قرعه.
⟨ پشک انداختن: (مصدر لازم) قرعه انداختن؛ قرعه کشیدن.
ترجمه مقاله