پژولاندنفرهنگ فارسی عمید۱. پژمرده ساختن.۲. افسرده کردن.۳. رنجه کردن: ◻︎ گر روانم را پژولانند زود / صد در محنت بر ایشان برگشود (مولوی: ۹۸۱).