پکنهفرهنگ فارسی عمید۱. چاق؛ فربه.۲. کوتاهقد: ◻︎ آن دختر پکنه عصمةالدین / سرمایهٴ زهد و نیکنامیست (انوری: مجمعالفرس: پکنه).