ترجمه مقاله

پیشانی

فرهنگ فارسی عمید

۱. (زیست‌شناسی) جلو سر از زیر موها تا روی ابروها؛ جبهه؛ جبین.
۲. [مجاز] بخت؛ اقبال؛ دولت؛ طالع.
۳. [قدیمی، مجاز] لیاقت؛ شایستگی.
۴. [قدیمی، مجاز] صلابت؛ قوّت.
۵. [قدیمی، مجاز] نخوت؛ تکبر: ◻︎ هرکه از روی تواضع بنهد «پیشانی» / پیش روی تو زهی روی و زهی پیشانی (سلمان ساوجی: ۳۹۰).
۶. [قدیمی، مجاز] شوخی؛ بی‌شرمی؛ گستاخی؛ پررویی.
⟨ پیشانی ساییدن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. پیشانی بر خاک نهادن از روی فروتنی و تواضع.
۲. سجده کردن.
⟨ پیشانی سودن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ پیشانی ساییدن
ترجمه مقاله