ترجمه مقاله

پیچیدن

فرهنگ فارسی عمید

۱. پیچ‌وتاب خوردن.
۲. حلقه زدن.
۳. چرخیدن.
۴. پیچ خوردن چیزی به گرد چیز دیگر.
۵. (مصدر متعدی) درنوردیدن؛ درنوشتن؛ لوله کردن؛ پیچ دادن.
ترجمه مقاله