چرخشت
فرهنگ فارسی عمید
۱. چرخی که با آن آب انگور بگیرند.
۲. ظرفی که در آن انگور بریزند و لگد کنند تا آبش گرفته شود و در خم بریزند برای ساختن شراب؛ جاست؛ سپار: ◻︎ آنگه به یکی چرخشت اندر فکندشان / بر پشت لگد بیست هزاران بزندشان (منوچهری: ۱۵۵).
۲. ظرفی که در آن انگور بریزند و لگد کنند تا آبش گرفته شود و در خم بریزند برای ساختن شراب؛ جاست؛ سپار: ◻︎ آنگه به یکی چرخشت اندر فکندشان / بر پشت لگد بیست هزاران بزندشان (منوچهری: ۱۵۵).