ترجمه مقاله

چله

فرهنگ فارسی عمید

۱. روز چهلم وقوع امری.
۲. ایامی در تابستان و زمستان که اوج شدت گرما یا سرماست.
۳. [مجاز] مکان خلوتی که صوفیان در آن به ریاضت می‌پردازند.
۴. (تصوف) چهل روزی که صوفیان در آن به ریاضت و عبادت می‌پردازند.
⟨ چلهٴ تابستان:
۱. چهل روز اول تابستان.
۲. [مجاز] موسم شدت گرما.
⟨ چلهٴ زمستان:
۱. چهل روز اول زمستان (از اول دی تا دهم بهمن).
۲. [مجاز] موسم شدت سرما.
⟨ چلهٴ کوچک: بیست روز پس از چلۀ اول زمستان، از دهم بهمن تا آخر بهمن.
⟨ چله‌ گرفتن: (مصدر لازم)
۱. (تصوف) مدت چهل روز در گوشه‌ای به‌سر بردن و به ذکر و عبادت مشغول شدن.
۲. خواندن ذکر و دعاهایی به مدت چهل روز برای گرفتن حاجت.
۳. مراسم روز چهلم فوت کسی را در سر خاک او برگزار کردن.
⟨ چله‌ نشستن: (مصدر لازم) (تصوف)
۱. مدت چهل روز به آداب چله‌نشینان در کنجی معتکف شدن و به ریاضت و عبادت پرداختن.
۲. [مجاز] خانه‌نشین شدن؛ دوری کردن از معاشرت با مردم
ترجمه مقاله