ترجمه مقاله

چنگ

فرهنگ فارسی عمید

۱. (موسیقی) از سازهای سیمی قدیمی که ۴۶ سیم دارد و با انگشتان دست نواخته می‌شود؛ هارپ: ◻︎ پیران چنگ‌پشت و جوانان چنگ‌زلف / در چنگ، جام باده و در گوش بانگ «چنگ» (سوزنی: ۲۳۲).
۲. (صفت) [قدیمی] هرچیز خمیده یا سرکج؛ خمیده؛ منحنی.
⟨ چنگ‌ زدن: (مصدر لازم) نواختن چنگ.
ترجمه مقاله