ترجمه مقاله

چوبه

فرهنگ فارسی عمید

۱. تیر راست و چوبی بلند: چوبهٴ دار.
۲. [قدیمی] تیری که با کمان می‌انداختند: ◻︎ دُری هم برآید ز چندین صدف / ز صد چوبه آید یکی بر هدف (سعدی۱: ۹۴).
⟨ چوبهٴ دار: تیر چوبی یا فلزی بلندی که محکوم به اعدام را از آن حلق‌آویز می‌کنند.
ترجمه مقاله