کارآگاه
فرهنگ فارسی عمید
۱. کسی که از حقیقت و چگونگی کاری و امری باخبر است.
۲. (اسم) کارمند ادارۀ آگاهی؛ پلیس مخفی.
۳. (اسم) [مجاز] جاسوس.
۴. (اسم) [قدیمی] منجم.
۵. [قدیمی] خبردهنده.
۲. (اسم) کارمند ادارۀ آگاهی؛ پلیس مخفی.
۳. (اسم) [مجاز] جاسوس.
۴. (اسم) [قدیمی] منجم.
۵. [قدیمی] خبردهنده.