ترجمه مقاله

کارکن

فرهنگ فارسی عمید

۱. کارکننده؛ کارگر.
۲. کاری؛ اهل کار و تلاش.
۳. [عامیانه] ویژگی داروی مسهل.
ترجمه مقاله