ترجمه مقاله

کاسه

فرهنگ فارسی عمید

١. ظرف سفالی یا چینی توگود که در آن غذا می‌خورند.
٢. (زیست‌شناسی) حقۀ گل؛ کالیس.
⟨ کاسهٴ سر: (زیست‌شناسی) جمجمه؛ استخوان سر: ◻︎ روزی که چرخ از گِل ما کوزه‌ها کند / زنهار کاسهٴ سر ما پرشراب کن (حافظ: ۷۹۲).
⟨ کاسهٴ زانو: (زیست‌شناسی) استخوان روی مفصل زانو؛ آیینۀ زانو؛ سر زانو؛ کشکک.
⟨ کاسهٴ گُل: (زیست‌شناسی) مجموعۀ کاسبرگ‌ها؛ کالیس.
ترجمه مقاله