ترجمه مقاله

کرند

فرهنگ فارسی عمید

۱. اسبی که رنگ آن میان زرد و بور باشد؛ کرن؛ کرنده؛ کرنگ؛ کورنگ؛ کران.
۲. میدان اسب‌دوانی.
۳. حلقه؛ جرگۀ مردم.
ترجمه مقاله