ترجمه مقاله

کز

فرهنگ فارسی عمید

سوختن الیافی مانند پشم و مو که بوی خاصی ایجاد می‌کند.
⟨ کز کردن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] خود را جمع کردن و در خود فرورفتن.
ترجمه مقاله