کلاله
فرهنگ فارسی عمید
۱. = کاکل: ◻︎ نسیم در سر گل بشکند کلالهٴ سنبل / چو از میان چمن بوی آن «کلاله» برآید (حافظ: ۴۷۶).
۲. (زیستشناسی) قسمت بالای مادگی گل؛ برجستگی یا رشتههای بالای مادگی گیاه.
۲. (زیستشناسی) قسمت بالای مادگی گل؛ برجستگی یا رشتههای بالای مادگی گیاه.