(حاصل مصدر) [آرامی. فارسی] [قدیمی] ۱. زردشتیگری.
۲. [مجاز] کافری.
۳. (اسم، صفت نسبی منسوب به گبرک) ظرف شراب: ◻︎ دارم طمع ز جود تو یک گبرکی شراب / بفرست و بنده را مکن از خویش مشتکی (ابنیمین: ۵۴۶).
مؤلف: حسن عميد، سرپرست تأليف و ويرايش: فرهاد قربانزاده، ناشر: اَشجَع، چاپ نخست: ۱۳۸۹
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.