ترجمه مقاله

گرزدار

فرهنگ فارسی عمید

۱. آن‌که گرز در دست دارد؛ دارندۀ گرز؛ گرزبان.
۲. [مجاز] شجاع؛ دلیر.
ترجمه مقاله