گرزهفرهنگ فارسی عمیدنوعی مار که سر بزرگ دارد؛ مار بزرگ؛ کفچهمار: ◻︎ این یکی شرزهایست خیرهشکر / وآن دگر گرزهایست هرزهگرای (انوری: ۴۵۱)، ◻︎ بدی مار گرزهست ازاو دور باش / که بد بتّر از مار گرزه گزد (ناصرخسرو: ۲۷۳).