ترجمه مقاله

گشاده میان

فرهنگ فارسی عمید

۱. آن‌که کمربند خود را باز کرده.
۲. آن‌که در کار و خدمت کوتاهی کند: ◻︎ وگر گشاده‌میان بوده‌ام ز خدمت تو / نبسته بودم پیش مخالف تو میان (فرخی: ۲۸۶).
ترجمه مقاله