گواژ
فرهنگ فارسی عمید
۱. طعنه؛ سرزنش.
۲. شوخی؛ مزاح: ◻︎ گواژه که هستش سرانجام جنگ / یکی خوی زشت است از او دار ننگ (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۳۷۵).
۲. شوخی؛ مزاح: ◻︎ گواژه که هستش سرانجام جنگ / یکی خوی زشت است از او دار ننگ (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۳۷۵).