ترجمه مقاله

گول

فرهنگ فارسی عمید

جایی که آب کمی‌ در آن ایستاده باشد؛ تالاب؛ حوض: ◻︎ گولی تو از قیاس که گر برکشد کسی / یک کوزه آب از او به زمان تیره‌گون شود (عنصری: ۳۳۰).
ترجمه مقاله