ترجمه مقاله

یاز

فرهنگ فارسی عمید

۱. = یازیدن
۲. درازکننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دست‌یاز.
۳. یازنده؛ کِشنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دیریاز، زودیاز، دوریاز.
ترجمه مقاله