ترجمه مقاله

یاهو

فرهنگ فارسی عمید

۱. ای خدا.
۲. (شبه‌جمله) (تصوف) درویشان در هنگام خداحافظی می‌گویند.
۳. (اسم) نوعی کبوتر که بانگ یاهو برمی‌آورد.
⟨ یاهو زدن: (مصدر لازم) بانگ کردن کبوتر یاهو: ◻︎ کبوتر چو یاهو زد از روی ذوق / شد از روی او بوستان گرم شوق (ملاطغرا: لغت‌نامه: یاهو).
ترجمه مقاله