ترجمه مقاله

یاوگی

فرهنگ فارسی عمید

۱. یاوه ‌بودن؛ بیهوده‌ بودن؛ بیهودگی.
۲. (اسم) [قدیمی] لشکر یله و سرخود.
۳. (اسم) [قدیمی] کسی که بیهوده می‌گردد و خودسرانه کاری می‌کند؛ یله؛ سرخود.
۴. (قید) [قدیمی] سرگشته؛ حیران.
۵. [قدیمی] حالت لشکر بدون نظم‌وترتیب را به خود گرفتن: ◻︎ داد نقیب صبا عرض سپاه بهار / کز دو گروهی بدید یاوگیان خزان (خاقانی: ۳۳۲).
ترجمه مقاله