ترجمه مقاله

انگشتی

فرهنگ فارسی عمید

۱. جای انگشت در دستکش.
۲. پوشش لاستیکی برای محافظت از انگشت زخم‌شده.
۳. پیشامدگی باریک یا پهنی که به عنوان راهنما یا محافظ در یک مکانیسم به کار می‌رود.
۴. قطعه‌ای از نوعی خم‌کُن که به تیر بالایی بسته یا از آن باز می‌شود تا خمکاری شکل‌های صندوقی را آسان کند.
۵. هر قطعۀ انگشت‌مانند.
۶. فرورفتگی‌های حاشیۀ کتاب‌های مرجع که بر روی آن‌ها حروف الفبا برای آسان شدن جستجو نوشته شده است.
ترجمه مقاله