ترجمه مقاله

بازیچه

فرهنگ فارسی عمید

۱. هرچه با آن بازی کنند.
۲. اسباب‌بازی کودکان.
۳. [قدیمی] غیر جدی؛ مزاح؛ شوخی: ◻︎ نگویند از سر بازیچه حرفی / کزآن پندی نگیرد صاحب هوش (سعدی: ۹۵).
ترجمه مقاله