ترجمه مقاله

بزرگ

فرهنگ فارسی عمید

۱. دارای اندازه یا حجم زیاد؛ کلان: خانهٴ بزرگ.
۲. بااهمیت؛ برجسته: رمان‌نویس بزرگ.
۳. با سن بیشتر: برادر بزرگ.
۴. دارای سن زیاد؛ بالغ.
۵. سخت؛ شدید: رنج بزرگ، فاجعهٴ بزرگ.
۶. شریف؛ محترم.
۷. (اسم) رئیس؛ سرپرست.
۸. (اسم) دارای مقام یا طبقۀ اجتماعی بالا: بزرگان شهر دور هم جمع شوند.
۹. (اسم) (موسیقی) گوشه‌ای در دستگاه شور.
۱۰. (قید) بادرشتی و گستاخی.
ترجمه مقاله