ترجمه مقاله

تلاتوف

فرهنگ فارسی عمید

۱. پلید؛ چرکین؛ کثیف: ◻︎ زنی پلشت و تلاتوف و اهرمن‌کردار / نگر نگردی از گرد او که گرم آیی (شهید بلخی: شاعران بی‌دیوان: ۳۷).
۲. (اسم) شوروغوغا.
ترجمه مقاله