تسربدیکشنری عربی به فارسینفوذ , تصفيه , تراوش , رخنه , تراوش کردن , فاش شدن , نشت , چکه , کمبود , کسر , کسري , فاش شدگي (اسرار) , مقداري که معمولا براي کسري در اثر نشتي درنظر ميگيرند