سهم , جيره , تسهيم , تدبير کردن , درست کردن , اختراع کردن , تعبيه کردن , وصيت نامه , ارث بري , ارث گذاري , سهميه , بنيچه , مقدار جيره روزانه , خارج قسمت , سهم دادن , جيره بندي کردن , حصه , بخش , بهره , قسمت , بخش کردن , سهم بردن , قيچي کردن , ستون چوبي يا سنگي تزءيني , ميخ چوبي , گرو , شرط , شرط بندي مسابقه با پول روي ميزدر قمار , بچوب يا بميخ بستن , قاءم کردن , محکم کردن , شرط بندي کردن , شهرت خود رابخطر انداختن , پول در قمار گذاشتن
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.