دمية
دیکشنری عربی به فارسی
چيزقشنگ وبي مصرف , اسباب بازي بچه , عروسک , زن زيباي نادان , دخترک , شخص لا ل وگيج وگنگ , ادم ساختگي , مانکن , مصنوعي , بطورمصنوعي ساختن , ادمک , تمثال , صورت , پيکر , تمثال تهيه کردن , پيکرک , عروسک خيمه شب بازي , دست نشانده