رافقدیکشنری عربی به فارسیهمراهي کردن , همراه بودن(با) , سرگرم بودن (با) , مصاحبت کردن , ضميمه کردن , جفت کردن , توام کردن , دم گرفتن , صدا يا ساز راجفت کردن(با)