قاعدةدیکشنری عربی به فارسیپايه , مبنا , پايگاه , اساس , ماخذ , زمينه , بنيان , بنياد , ديکته کردن , با صداي بلند خواندن , امر کردن , قاعده , دستور , حکم , بربست , قانون , فرمانروايي , حکومت کردن , اداره کردن , حکم کردن , گونيا