ترجمه مقاله

اباب

لغت‌نامه دهخدا

اباب . [ اَ ] (ع مص ) آمادگی رفتن . ساز سفر. ساختن رفتن را و عزم کردن بر آن . (تاج المصادر بیهقی ). آمادگی سفر کردن . آمادگی رفتن کردن . آماده ٔ سیر شدن . || مشتاق وطن گشتن .
ترجمه مقاله