ترجمه مقاله

اش

لغت‌نامه دهخدا

اش . [ اَش ش ] (ع مص ) برخاستن بر. || تحریک کردن بر بدی و شر. قیام البعض الی البعض للشر لا للخیر. (تاج المصادر بیهقی ). || زجر کردن گوسفند.
ترجمه مقاله