ترجمه مقاله

اطائب

لغت‌نامه دهخدا

اطائب . [ اَ ءِ ] (ع اِ) اَطایب .صاحب منتهی الارب در ذیل مطائب آرد: بهترین و برگزیده ٔ هر چیزی ، واحد ندارد. اطائب مثله یا مطائب در خرمای تر و مانند آن و اطائب در شترهای کشتنی . و منه : اطعمنا من اطائبه . (منتهی الارب ). نیکوترین قسمتهای گوشت شتر نحرشده . (ناظم الاطباء). رجوع به مطائب شود.
ترجمه مقاله