ترجمه مقاله

امتحاش

لغت‌نامه دهخدا

امتحاش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سوخته شدن . (مصادر زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). احتراق . (المنجد). سوخته شدن نان و غیر آن . || ملتهب شدن از غضب . (از متن اللغة). || رفتن ماه . (از متن اللغة) (از المنجد) (از ذیل اقرب الموارد). غروب ماه .
ترجمه مقاله