ترجمه مقاله

باش

لغت‌نامه دهخدا

باش .(اِ) سکنه ٔ شهر و ده . (ناظم الاطباء). || قدیم . (ناظم الاطباء). و رجوع به باس شود. شاید تحریفی از باس و باستان است .
ترجمه مقاله