ترجمه مقاله

بژکول

لغت‌نامه دهخدا

بژکول . [ ب َ ] (ص ، اِ) شخصی را گویند که قوی هیکل و جلد و رنج کش باشد. (برهان ) (آنندراج ). مرد قوی هیکل و زحمت کش . (فرهنگ شعوری ). || آنکه حریص در کارها بود. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عمله و حریص . (فرهنگ شعوری ). و ظاهراً به معنی اول صورتی از بشکول باشد بمعنی چابک ، از مصدر بشکولیدن بمعنی بانیرو بودن . (از حاشیه ٔ برهان ).
ترجمه مقاله