بی گروه
لغتنامه دهخدا
بی گروه . [ گ ُ ] (ص مرکب ) (از: بی + گروه ) بی جمعیت . بی همراهان . بتنهایی :
سکندر چو بشنید شد سوی کوه
بدیدار بر تیغ شد بی گروه .
رجوع به گروه شود.
سکندر چو بشنید شد سوی کوه
بدیدار بر تیغ شد بی گروه .
فردوسی .
رجوع به گروه شود.