ترجمه مقاله

ترتب

لغت‌نامه دهخدا

ترتب . [ ت َ رَت ْ ت ُ ] (ع مص ) بر جای ایستادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بر جای ایستادن و بی حرکت بودن . (از المنجد). || راست و درست شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || (اِ) (اصطلاح فقه ) آنست که درآن واحد طلب نسبت بدو شیئی که با هم تضاد دارند فعلیت پیدا کند، به این صورت که فعلیت طلب نیست بمهم ، مشروط و مترتب بر عصیان امر به اهم یا مترتب بر بناء بر عصیان امر به اهم باشد. بعبارت دیگر تعلق طلب بالفعل بدو امر از قبیل ازاله ٔ نجاست از مسجد و اقامه ٔ صلوة در یک زمان که اصطلاحاً ازاله ٔ نجاست را اهم و اقامه ٔ صلواة را مهم گویند، در صورتی معقول و متصور است که امر کردن بمهم مشروط باشد به این که امر به اهم عصیان شده باشد و چون امر بمهم مشروط و مترتب بر عصیان امر اهم است آنرا ترتب گویند. در مباحث فقه مواردی یافت میشود که در یک زمان بدو خیر امر شده است که انجام هر دو غیرممکن است ، مثلاً جائی که عده ای در حال غرق شدن یا سوخته شدن هستند مکلف مأمور است همه ٔ کسانی را که در خطر مرگ هستند نجات دهد، در صورتی که در آن واحد نمیتوان بیش از یک تن را نجات داد و امربغیر مقدور هم عقلاً محال است . برای رفع اشکال فرضهائی تصویر شده است که یکی از آنها فرض ترتب است ، به این تقریب که طلب نسبت بهر دو مأمورٌبه فعلیت دارد لیکن نه در عرض هم بلکه نسبت بیکی از دو مأمورٌبه اطلاق دارد و آنرا مأموربه اهم گوئیم و بدیگری که آنرامأموربه مهم گوئیم مشروط است و اطلاق ندارد بلکه امر به مهم مشروط و مترتب است بر عصیان کردن یا بنا برعصیان گ-ذاشت-ن ام-ر با ه-م ، و به این ترتیب امر بمهم در ع-رض ام-ر با هم نیست بلکه بیک مرتبه یا دو م-رتب-ه متأخر است و آنچه عقلاً محال است این است که طلب نسبت بهر دو ضد فعلیت داشته باشد. فرض ترتب را میرزای بزرگ شیرازی و برخی از متأخران معقول و متصور دانسته اند ولی مرحوم انصاری و صاحب کفایه آنرا غیرمعقول و متصور میدانند، و راه دیگری غیر از فرض ترتب برای رفع اشکال مزبور اندیشیده اند. (از کفایه و تقریرات مرحوم نائینی و حاشیه ٔ سیدمحسن حکیم بر کفایه ).
ترجمه مقاله